
«افشین یداللهی از دنیا رفت» خبری شوکه کننده که ابتدا در صفحهی شخصی احسان افشاری و جناب بیابانکی خواندم.
فاجعه ی پلاسکو، مرحوم داود رشیدی، زنده یاد کیارستمی، مرحوم جوهرچی، دنیا فنی زادهی عزیز و به تازگی احمد عزیزی و علی معلم و اینبار افشین یداللهیِ دوست داشتنی.
ساعاتی پیش پُستی را به اصطلاح «لایک» کرده بودم که مرحوم یداللهی درگذشت علی معلم را تسلیت گفته بود و حالا داشتم پُستهایی را لایک میکردم که درگذشت افشین یداللهی را تسلیت گفته بودند. کاش یکی این خبر را تکذیب میکرد ولی همه چیز جدی بود؛ علیرضا بدیع، کاظم بهمنی و بعد هم صفحهی اینستاگرام جیم، تسلیتهای پیاپی که لبالب از بُهت و آشفتگی بود.
افشین یداللهی روانپزشک، شاعر و ترانه سرا، متولد دی ماه ۱۳۴۷ در اصفهان و بزرگ شدهی تهران بود. ترانهسرایی که اولویتاش معالجه ی بیماران بود و حتی در صفحهی شخصیاش هم ابتدا خود را روانپزشک سپس شاعر و ترانه سرا معرفی کرده بود. ایشان از شخصیتهایی است که بیبهانه دوستش داریم و نیازی نیست فکر کنیم چه خاطرههایی با ترانههایش داریم. شاعری که در دنیای مجازی هم از محبوب ترین ها بود.
شروع حرفهای وی سال ۱۳۷۶ با سرودن ترانهای در باب شخصیت امام حسین (ع) بود که با خوانندگی خشایار اعتمادی در ارکستر سازمان صدا و سیما اجرا شد. کار دوم وی «از فارس تا خزر» با آهنگ سازی شادمهر عقیلی و اجرای خشایار اعتمادی و از ترانههای دیگر وی میتوان «شب دهم»، «میوه ی ممنوعه» و «کدوم خواستن کدوم عشق» را نام برد. آخرین کارش ترانهی تیتراژ «تبریز در مه» است که توسط سالار عقیلی خوانده شد. وی همچنین با خوانندگان مطرح موسیقی ملی و پاپ در آلبومهایشان همکاری کرده است.
از آثار وی نیز میتوان «جنون منطقی»، «امشب کنار غزلهای من بخواب»، «روز شمار یک عشق»، «مشتری میکده ای بسته» و «حرف هایی که من باید می گفتم و تو باید می شنیدی» را نام برد که توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیدهاند.
پ ن : خداوند رحمتشان کند.
پ ن ۲ : علت وفات ایشان سانحه ی رانندگی بوده است.
پ ن ۳ :طبق احادیث در آخرالزمان مرگ فُجعه (ناگهانی)بسیار میشود خودمان را آماده کنیم.
پ ن ۴ :
هر سال یک بار / از لحظهی مرگم / بی تفاوت گذشتهام / بی آنکه بفهمم یک روز / در چنین لحظهای خواهم مُرد.
«افشین یداللهی»
نویسنده محمدرضا مهدیزاده ٩٥/١٢/۲۶