گـل نـرگـس

اشعار محمدرضا مهدیزاده

همچون «پلاسکو» میانِ دود ها



«همچون «پلاسکو» میانِ دود ها»


همچون «پلاسکو» میان دود‌ها

آوار میکند غـــــــمِ  نبودها

باید که حک کنند روی بیستون

این قصه را به خون، چو یادبود ها

***

درگیر آتش است داغ تازه ها

 آن پیکرت که مانده زیر سازه ها

عطر بهشت مست می‌کند چرا؟

دروازه‌ی بهشت شد مغازه‌ها

***

تفسیرِ اهدنا صراطِ عاشقی !

می‌سوزم از غمت چنان شقایقی

می‌دانم از همه بریده‌ای... نرو

یا لااقل بمان، کمی... دقایقی

***

نجوای شوق عشق را تلاوتی

تفسیر آیه‌های هر رشادتی

آتش‌نشان بی‌نشان، تو پر می‌کشی

چون عاشقی و در شوق شهادتی

***

پر می‌کشد ستاره‌ای به آسمان

یک چشم خون و چشم دیگرم همان

جا مانده آه و حسرت همیشگی

چه زود دیر می‌شود، چه ناگهان


 شاعر : محمدرضا مهدیزاده

پی‌نوشت: تسلیت به آتش‌نشان‌ها، خانواده‌های داغ‌دیده و مردم ایران :(

#شهید_بیضایی


💚"اشهَدُ انَّ امیرالمومنینَ علیًا ولیُ اللّٰه"💚

أَنَّهُمْ کَانُوا فَاطِمِیِّینَ ...!💙

یاحسین ! ❤
بس که از این فاصله ها دلگیرم
بیش از این دور بمانم ز حرم میمیرم ...! 🍂

وبلاگ اشعار "محمدرضا مهدیزاده"
#تمامی اشعار این وبلاگ در سایت جیم (ضمیمه ی روزنامه ی خراسان) انتشار یافته است.

کانال تلگرام :
gheisar_aminPoor@ 🟣



Designed By Erfan Powered by Bayan