گـل نـرگـس

اشعار محمدرضا مهدیزاده

سکوت پاییزی


«سکوت پاییزی»


غمار عشق‌مان که پهن میز است

هنوز شال گردنت به آویز است


تمام دست من فقط دل افتاده

تو گفته‌ای که حکم «خاج و گشنیر» است


دائم نشسته ام کنار شومینه 

اتاق سرد من شبیه دهلیز است


شبی به پنجره تبِ تو باران زد

و امشبی فقط سکوت لبریز است


من از سکوتِ تلخ شیشه فهمیدم 

هوای رفتنت هوای پاییز است


صدای چکه چکه‌های ناودانی

نشانه‌ی غرورهای سرریز است


شاعر : محمدرضا مهدیزاده

#شهید_بیضایی


💚"اشهَدُ انَّ امیرالمومنینَ علیًا ولیُ اللّٰه"💚

أَنَّهُمْ کَانُوا فَاطِمِیِّینَ ...!💙

یاحسین ! ❤
بس که از این فاصله ها دلگیرم
بیش از این دور بمانم ز حرم میمیرم ...! 🍂

وبلاگ اشعار "محمدرضا مهدیزاده"
#تمامی اشعار این وبلاگ در سایت جیم (ضمیمه ی روزنامه ی خراسان) انتشار یافته است.

کانال تلگرام :
gheisar_aminPoor@ 🟣



Designed By Erfan Powered by Bayan