خوش به حال شانه های پنجره
امشبی را خیس باران میشود
مثل لبخند تو که قاب شده بر دیوار
خیره ماندم به تو و جراَتِ آواز نبود
زیر باران خنده با چشمان گریان ساده بود
با تو تعبیر بدِ خواب پریشان ساده بود
(:
اشعار محمدرضا مهدیزاده
خوش به حال شانه های پنجره
امشبی را خیس باران میشود
مثل لبخند تو که قاب شده بر دیوار
خیره ماندم به تو و جراَتِ آواز نبود
زیر باران خنده با چشمان گریان ساده بود
با تو تعبیر بدِ خواب پریشان ساده بود
(:
«سادگی»
زیر باران خنده با چشمان گریان ساده بود
با تو تعبیر بد از خواب پریشان ساده بود
قدرِ دنیا خاطره های دوتایی مانده است
پیش از این ها رد شدن از این خیابان ساده بود ...!
شاعر : محمدرضا مهدیزاده
# به زودی شعرِ کامل در وبلاگ قرار خواهد گرفت :)